معرفی روان‌سنجی

ما انسان‌ها علاقه‌مندیم خود و دیگران را بهتر بشناسیم. یکی از روش‌های کسب این شناخت استفاده از آزمون‌های روانشناختی است. حتما در مجلات و سایت‌های مختلف با آزمون‌های  روان‌شناختی آشنا شده‌اید اما آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که این آزمون‌ها چقدر معتبر هستند و تا چه حد ما را به شناخت دقیق و علمی می‌رسانند؟ متاسفانه امروزه شاهد انتشار آزمون‌هایی در ابعاد وسیع و فراگیر هستیم که به علت فقدان ساختار علمی، تنها کاریکاتوری از یک آزمون روانی را ترسیم می‌کنند. و بدتر از آن گاهی نیز آزمون‌های علمی و قابل اعتماد و حتی مشهور، بدون توجه کافی به حوزه کارآیی و نحوه استفاده از آنها، در اختیار عموم قرار می‌گیرند، و ناگفته پیداست که بیشتر خوانندگان آزمون‌ها نیز از مهارت و تخصص کافی در تفسیر و تحلیل نتایج آزمون، برخوردار نیستند. وقوع هر یک از این موارد، ممکن است موجب تصمیم‌گیریهای نادرست شود، یا لطمه‌های جبران ناپذیری به سلامت روانی افراد وارد سازد. پس مهم است بدانیم اولاً هر آزمونی قابل اعتماد نیست؛ ثانیاً قابل اعتمادترین آزمون‌ها هم، باید توسط متخصصان اجرا و تفسیر شوند. آیا می‌دانید آزمون‌های روان‌شناختی موضوع مطالعه کدام رشته علمی است؟

روان‌سنجی (Psychometrics) چیست؟

از دیدگاه میلز (2001)، روان‌سنجی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که با مطالعه و کاربرد تکنیک‌های اندازه‌گیری سرو کار دارد (بارت، 2003). به عبارتی دیگر روان‌سنجی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که با طراحی، اجرا و تفسیر آزمون‌های کمی برای اندازه‌گیری متغیرهای روان‌شناسی ( مانند هوش، استعداد و ویژگی‌های شخصیتی) سروکار دارد (کیتینگ، 2012).

آزمون‌های روان‌سنجی برای اندازه‌گیری عینی جنبه‌های توانایی‌های ذهنی و شخصیت شما تلاش می‌کند. آزمون‌های روان‌سنجی، یک روش استاندارد و علمی هستند که برای اندازه‌گیری ظرفیت‌های ذهنی افراد و سبک‌های رفتاری آنها استفاده می‌شوند.
از نظر تاریخی آزمون‌های روان‌شناختی از دو جریان فکری نشات می‌گیرند. یکی داروین، گالتون، و کتل که تفاوت‌های فردی را اندازه می‌گرفتند؛ و جریان دوم هربارت، وبر، فخنر و وونت، که تحقیقات آنها منجر به گسترش روان‌شناسی تجربی و آزمون‌های استاندارد شد (کاپلان و ساکازو، 2010).

آزمون‌های روان‌شناختی چگونه طبقه‌بندی می‌شوند؟

آزمون‌های روان‌شناختی را می‌توان از لحاظ ماهیت (آزمون‌های کلامی/ آزمون های غیرکلامی/ آزمونهای جامع)؛ از لحاظ هدف (آزمون‌های پیشبینی/آزمون‌های تشخیصی)؛ و از لحاظ روش اجرا (فردی/گروهی) طبقه‌بندی کرد. همچنین آزمون‌های روان‌شناختی را از لحاظ محتوا می‌توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد (وست، 2015؛ کاپلان و ساکازو، 2010):
1. آزمون‌های توانایی؛ شامل آزمون‌های استعداد (مانند آزمونهای مختلف هوش) و آزمون‌های پیشرفت
2. آزمون‌های شخصیت؛ شامل آزمون‌های عینی و آزمون‌های فرافکن
3. آزمون‌های نگرش و علائق
4. آزمون‌های خاص بالینی؛ شامل آزمون‌ها و سیاهه‌های تشخیصی، و آزمون‌های عصب‌شناختی
5. آزمون‌های تجربی-آزمایشگاهی با استفاده از ابزارهای روان-تن‌سنجی

ویژگی‌های یک آزمون روان‌شناختی معتبر چیست؟

در کل می‌توان معیارهای کلیدی زیر را برای ارزشیابی یک آزمون روان‌شناختی ارائه داد (وست، 2015):
1. عینی باشد؛ یعنی نمرات آن تحت تاثیر باورها و ارزش‌های آزمونگر قرار نگیرد.
2. هنجارشده و استاندارد باشد؛ یعنی آزمون باید بر اساس نتایجی باشد که از یک گروه نمونه واقعاً معرف به دست آمده است. همچنین آزمون‌های استاندارد شده بر اساس روشی یکسان در هر زمان اجرا می‌شوند.
3. واجد اعتبار (Reliability) باشد؛ یعنی آزمون باید نتایج با ثباتی فراهم کند و به وسیله عوامل بیرونی به گونه‌ای معنادار تحت تاثیر قرار نگیرد.
4. واجد روایی (Validity) باشد؛ یعنی یک آزمون باید آنچه را که قصد اندازه‌گیری آن را دارد، اندازه بگیرد. اگر آزمونی قصد اندازه‌گیری اضطراب افراد را دارد باید به طور واضح و دقیق اضطراب افراد را اندازه بگیرد و نه چیزهای دیگری که فقط در ارتباط با اضطراب هستند.
5. تبعیض‌آمیز نباشد؛ یعنی به زیان هیچ گروه جنسیتی، فرهنگی و قومی نباشد.

آزمون‌های روانشناختی چه کاربردهایی ‌دارند؟

کرونباخ در یک جمع‌بندی چهار هدفِ استفاده از آزمون‌ها را به شرح زیر بیان می‌کند:
1. پیش‌بینی: از آزمون‌ها می توان در پیش بینی موفقیت فرد در آینده در زمینه معینی استفاده کرد.
2. گزینش: آزمون‌ها وسیله خوبی برای گزینش، انتخاب یا رد افراد در موسسات و سازمان‌ها هستند.
3. طبقه‌بندی: آزمون‌ها می‌توانند در طبقه‌بندی افراد در موقعیت‌های خاص کمک کنند.
4. ارزشیابی: آزمون‌ها می‌توانند در قضاوت و ارزشیابی نسبت به برنامه‌ها، روش‌ها، تدابیر درمانی و از این قبیل به کار روند.

در کل آزمون‌های روان‌شناختی در حوزه‌های مختلفی کاربرد دارند که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌کنیم (کیتینگ، 2012):
- تشخیص توانایی‌ها، علایق، و ویژگی‌های شخصیتی کلیدی افراد
- در مدارس و فضاهای آموزشی برای تشخیص نیازهای یادگیری
- در سازمان‌ها برای مدیریت منابع انسانی و پیش بینی عملکرد آینده شغلی
- در کلینیک‌ها برای ارزیابی، تشخیص، و برنامه‌ریزی درمان در کنار سایر ابزارهای ارزیابی مانند مصاحبه
- در جهت سیاستگذاری‌های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی